در افرادی که از وسواس مذهبی رنج می برند ممکن است از اماکن مقدس بخاطر ترس از ارتکاب توهین به مقدسات، یا اشیای مذهبی بخاطر ترس از توهین بخدا اجتناب کنند. در بعضی موارد افراد افکاری شامل توهین به امامان و پیامبران به ذهنشون خطور می کند و برای اینکه بتوانند از شر این افکرا کفرامیز خلاص شوند شروع به ذکر گفتن و توبه و استغفار می کنند. در موارد دیگر ممکن است افراد تصاویری از توهین به مقدسات به ذهنش خطور کند مثل وقتی که وارد دستشویی می شود و تصور کند دارد روی اسامی مقدس ادرار یا مدفوع می کند. یا تصاویر ناراحت کننده ای از آمیزش جنسی ائمه جلوی چشمشان ظاهر شود و رنج زیادی را متحمل شوند. واژه هایی همچون جهنم، نجس، شیطان یاکلمات لعن و نفرین نز ممکن است مورد اجتناب قرار گیرند.
بعضی افراد مذهبی ممکن است از سخنرانی های مذهبی به این علت اجتناب کنند که با خودشان دچار تردید می شوند آیا بنده خوبی برای خدا بوده یا نه. وسواس های فکری مربوط به گناه، غالبا منجر به اجتناب افراطی از فعالیت های مرتبط با سرپیچی خاص می گردند. به عنوان مثال یک زن مذهبی از تماشای فیلم های خارجی اجتناب می کرد زیرا فیلم های خارجی مخصوصا هالیود برای او این را تداعی داشت که این فیلم ها در مسیر بی خدایی دارند حرکت می کنند و اگر او نگاه کند از این حرکت حمایت کرده و در نتیجه موجب غضب خدا قرار خواهد گرفت.
در وسواس نوع مذهبی معمولا با توجه به وجه قدسی مذهب افراد رنج زیادی را متحمل می شوند و این ترس را دارند که آنها انسان کافر یا مشرک یا غیراخلاقی هستند که درباره خدا یا مقدساتش اینقد ناجور فکر می کنند و همیشه سعی می کنند به شیوه های مختلف از این افکار و تصاویر فرار کنند و این فرار و اجتناب می تواند به شکل های مختلف باشد مثل نماز نخواند یا مسجد نرفتن و یا اجتناب از آیین و مکان مذهبی که ممکن است این افکار کفر امیز را به ذهن انها متبادر کند. همچنین انها ممکن است دست به رفتارهای جبرانی بزننند تا اثر این افکار و تصاویر کفرامیز را خنثی کنند مثلا ذکر و دعاگفتن، نمازهای طولانی، طلب استغفار و توبه کردن، سوال کردن مداوم برای اطمینان یافتن از اینکه انها ادم های درستکاری هستند.
اما آنچه مبرهن است اینکه جای هیچ عذاب وجدانی نیست چرا که اینها افکاری هستند که همه انسان ها تجربه می کنند منتها افراد دچار وسواس بخاطر بعضی از تفکرات خاص مثل کمال گرایی، مسئولیت پذیری افراطی و فاجعه سازی و … نمی توانند افکار مزاحم توهین امیز از ذهنشان رد شود و بخش زیاد از روز را صرف کنترل انها می کنند. بخشی از درمان صرف تعدیل افکار زیربنایی مثل کمال گرایی، فاجعه سازی و مسئولیت پذیری افراطی می شود و همچنین در ادامه درمان تکنیک هایی آموزش داده می شود که افراد بتوانند با این افکار مواجه شوند. شاید در وهله اول این فرایند کمی استرس اور باشد ولی وقتی کل افکار وسواسی بررسی شد سپس از جایی که خود فرد توانایی دارد او را کمک می کنیم که این افکار را به ذهن بیاورد و با انها مواجه شود.



روانپزشک خوب درسعادت آباد تهران